سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیرت
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 93 اردیبهشت 22 توسط جوشش | نظر بدهید

برای رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یک نفر داشتن تا روی سیم خاردارهابخوابه و بقیه از روش رد بشن،داوطلب زیاد بودقرعه انداختند افتاد بنام یک جوان.
همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد!
گفت چکار دارید بنامش افتاده دیگه،بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.

دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوان .
جوان بدون درنگ خودش رو با صورت انداخت روی سیم خاردار.
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوان.
همه رفتن الا پیرمرد!
گفتن بیا!
گفت نه شما برید من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش.
مادرش منتظره!

به نقل از:( حجت الاسلام محمد حججی)




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.