سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیرت
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89 بهمن 14 توسط جوشش | نظر بدهید

روزی روزگاری فردی به دنبال عالم ترین عالم گشت. وقتی فهمید اون عالم در شهری دور زندگی می کنه رفت و پس از مدتی به اون شهر رسید.


با پرس و جو به در خانه عالم رسید.


 در زد.


 فردی پیر و ساده پوش پشت در آمد و به داخل دعوتش کرد.


داخل شد و با خانه ای ساده که فقط یک کتابخانه و میزی برای خواندن کتاب بود مواجه شد. اتاقی کوچک بدون هیچ وسیله ای.

 

مرد از عالم پرسید:  پس وسایل زندگیت کجاست؟

   

عالم نگاهی کرد و جواب داد: وسایل زندگی تو کجاست؟

   

مرد گفت من اینجا مسافرم وسایل زندگیم اینجا نیست خانه و کاشانه ام اینجا نیست  ...

  

 

عالم جواب داد:من هم مسافرم

مسافر...




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.