25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.
2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة: و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم.
3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله ومحمد رسول الله»: و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگیخدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم.
4- و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل للهتعالی: سرعت درورود به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.
5- و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.
6- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة: و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.
7- و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش: و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.
8- و طلبت نور القلب، فوجدته فی التفکر و البکأ: و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.
9- و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة: و (آسانی) عبوربر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.
10- و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل: و روشنی رخسار راجستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.
11- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال: و فضیلت جهاد راجستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.
12- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی: و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.
13- و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعبادالله: و سروری وبزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.
14- و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال: و آسایش قلب را جستجونمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.
15- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر: و کارهای پر ارزش راجستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم.
16- و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم: و بلندی قدر و حسب را جستجونمودم، پس آن را در دانش یافتم.
17- و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پسآن را در پرهیزکار یافتم .
18- و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.
19- و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع: برتری و بزرگواری را جستجونمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.
20- و طلبت العز، فوجدته فی الصدق: و عزت (ارجمندی) را جستجونمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.
21- و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم: و نرمی و فروتنی را جستجونمودم، پس آن را در روزه یافتم.
22- و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة: و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.
23- و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن: و آرامش و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.
24- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق: و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.
25- و طلبت رضی الله، فوجدته فی برالوالدین: و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
منبع: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810
یک عمر علی گفت و در این دار مکافات
باعشق علی شاه ولایت به جنان رفت
او ذکرحسین داشت به دل در همه احوال
با عشق حسین بن علی او زجهان رفت...
چه بهاری ؟! چه گیاهی ؟! چه گلی ؟!
بی تو من تنهایم ،
قل هوالله احد ، یک خزان دیگری بی تو گذشت ،
آه ........ الله صمد، یک خزان دیگری بی تو رسید ،
و در آن تنگ غروب ، که تو رفتی به سفر،
من دلم را دیدم ، که به دنبال تو در خاک دوید،
آه.... قل هوالله احد ! آه .... الله صمد
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت:
معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...
*تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...*
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد
بعضى نوشته اند وقتى بلال مؤذن پیغمبر صلى الله علیه و آله اذان مى گفت یهودیان او را مسخره مى کردند، چون بلال قیافه مناسبى نداشت ، سیاه پوست بود و زبان او طورى بود که ، حرف ش را درست نمى توانست تلفظ کند. بجاى اشهد، اسهد مى گفت و به همین جهت او را مسخره مى کردند! یهودیان مى گفتند: آدمى از این بهتر پیدا نشد که پیغمبر صلى الله علیه و آله او را به عنوان مؤ ذن خود انتخاب کرده است (1)؟
اما پیغمبر صلى الله علیه و آله مى خواست ، آن روز تبعیض نژادى را از بین برده و ارزشهاى معنوى را بالا ببرد، زیرا ارزشهاى آن زمان بر حسب ظواهر و مال و ثروت بود و بر عناوین اجتماعى تکیه مى شد. و پیغمبر صلى الله علیه و آله مى خواست در آن شرایط، آن مظاهر فریبنده را خرد کرده ، و ثابت کند ممکن است ارزشهاى انسانى و معنوى در چهره یک انسان سیاه حبشى وجود داشته باشد. پس مى توان مؤذن پیغمبر صلى الله علیه و آله باشد. بهرحال ، چون مخالفین و یهودیان اعتراض مى کردند که : این کیست که پیغمبر صلى الله علیه و آله او را فرستاده تا اذان بگوید؟ خداوند براى اینکه عملا نیز جواب آنها را داده باشد (2)، این آیه را بر پیامبر نازل فرمود:
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صَالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ فصلت33
چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا میکند و عمل صالح انجام میدهد و میگوید: «من از مسلمانانم»؟!
پیامبر فرمود: شما بلال را آدم پستى مى دانید؟ ولى بدانید که این کسى است که زبان او کار مى کند و مطلب حق مى گوید، و بیان او هم بهترین بیانهاست . شاید هم این آیه اشاره اى به این معنى داشته باشد که ، به گفتار نگاه نکنید، بلکه به اعمال و حقایق توجه داشته باشید.
امام على علیه السلام نیز فرموده است: اُنظُرِ اِلى ما قالَ ، ولا تَنظُر ِالى مَن قالَ. (3)
به گفتار بنگرید، نه به گوینده آن ، و این آیه هم فرموده : شما به سخن نگاه کنید، که سخن حق و شعار توحید است .4
________________
1-بحارالانوار ج 21. ص 119.
2-تفسیر منهج الصادقین . ج 8، ص 188.
3-غررالحکم . ج 1، ص 394.
4- سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن، نیشابوری ،غلامرضا