و اکنون تو ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي. اسماعيل تو کيست؟ چيست؟من فقط مي توانم نشاني هايش را به تو بدهم.

آنچه تو را در راه ايمانت ضعيف مي کند،
آنچه تو را در راه مسئوليت به ترديد مي افکند،
آنچه دلبستگي اش نمي گذارد تا پيام حق را بشنوي و حقيقت را اعتراف کني،
آنچه تو را به توجيه و تاويل هاي مصلحت جويانه و ... به فرار مي کشاند و عشق به او کور و کرت مي کند و بالاخره، آنچه براي از دست ندادنش، همه دست آوردهاي ابراهيم وارت را از دست مي دهي، او اسماعيل تو است!

اسماعيل تو ممکن است يک شخص باشد يا يک شيء، يا يک حالت، يا يک وضع، و يا حتي يک نقطه ضعف!

تو خود آن را، هر که هست و هر چه هست، بايد به منا آوري و براي قرباني انتخاب کني؛
چه ذبح گوسفند به جاي اسماعيل، قرباني است و ذبح گوسفند به جاي گوسفند، قصابي!
(دکتر علي شريعتي)

سلام بر حسين ترين ابراهيم ...